معنی فارسی idlemen
B1گروهی از مردانی که در حالت بیکاری و بیهدف هستند.
Men who are idle; often seen as lacking purpose or activity.
- NOUN
example
معنی(example):
مردان بیکار در گوشه جمع شده بودند و بیهدف صحبت میکردند.
مثال:
The idlemen gathered at the corner, chatting aimlessly.
معنی(example):
مردان بیکار اغلب مورد بحثهای اجتماعی قرار میگیرند.
مثال:
Idlemen often become the subject of community discussions.
معنی فارسی کلمه idlemen
:
گروهی از مردانی که در حالت بیکاری و بیهدف هستند.