معنی فارسی idolatress
B1زنی که به عنوان الگو یا فخر در هنر یا جامعه مورد احترام است.
A female idol or a woman who is admired and revered.
- NOUN
example
معنی(example):
این هنرپیشه بسیاری را با صدای قدرتمندش الهامبخشید.
مثال:
The idolatress inspired many with her powerful voice.
معنی(example):
به عنوان یک هنرپیشه، او توسط پیروانش مورد عشق و محبت قرار گرفت.
مثال:
As an idolatress, she was loved by her followers.
معنی فارسی کلمه idolatress
:
زنی که به عنوان الگو یا فخر در هنر یا جامعه مورد احترام است.