معنی فارسی idolatrical
B1به فعالیتها و رفتارهایی اشاره دارد که به پرستش یا تحسین الگوها مرتبط هستند.
Pertaining to the worship or excessive admiration of idols.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
عملکردهای پرستشی در فرهنگهای مختلف یافت میشود.
مثال:
Idolatrical practices can be found in various cultures.
معنی(example):
طبیعت پرستش الگوهای برخی گروهها اغلب بحثبرانگیز است.
مثال:
The idolatrical nature of some groups is often debated.
معنی فارسی کلمه idolatrical
:
به فعالیتها و رفتارهایی اشاره دارد که به پرستش یا تحسین الگوها مرتبط هستند.