معنی فارسی idolatrise
B1پرستش، عشق و احترام به چیزی تا حدی که به آن تبدیل به یک الگو و معبود میشود.
To regard someone or something with blind admiration or devotion.
- VERB
example
معنی(example):
برخی از مردم به ستارههای فیلم محبوب خود پرستش میکنند.
مثال:
Some people idolatrise their favorite film stars.
معنی(example):
در این فرهنگ، پرستش رهبران بزرگ رایج است.
مثال:
In this culture, it is common to idolatrise great leaders.
معنی فارسی کلمه idolatrise
:
پرستش، عشق و احترام به چیزی تا حدی که به آن تبدیل به یک الگو و معبود میشود.