معنی فارسی idolatrously
B1به شیوهای که به بتپرستی تعلق دارد یا با آن سازگار است.
In a manner that shows excessive admiration or reverence.
- ADVERB
example
معنی(example):
او بهطور بتپرستانهای از هر روند جدید پیروی کرد.
مثال:
She idolatrously followed every new trend.
معنی(example):
آنها بهطور بتپرستانهای نسبت به رهبرشان عمل کردند.
مثال:
They acted idolatrously towards their leader.
معنی فارسی کلمه idolatrously
:
به شیوهای که به بتپرستی تعلق دارد یا با آن سازگار است.