معنی فارسی idolising

B1

ستایش کردن یا احترام زیادی قائل شدن به کسی یا چیزی.

The action of admiring or being devoted to someone greatly.

verb
معنی(verb):

To make an idol of, or to worship as an idol.

معنی(verb):

To adore excessively; to revere immoderately.

example
معنی(example):

ستایش چهره‌های تاریخی می‌تواند بر ارزش‌های ما تأثیر بگذارد.

مثال:

Idolising historical figures can influence our values.

معنی(example):

او سعی می‌کند سلبریتی‌های ورزشی مورد علاقه‌اش را ستایش کند.

مثال:

He is idolising his favorite athletes.

معنی فارسی کلمه idolising

: معنی idolising به فارسی

ستایش کردن یا احترام زیادی قائل شدن به کسی یا چیزی.