معنی فارسی idolized
B1ستایش کردن؛ به کسی یا چیزی احترام و محبت زیادی قائل شدن.
To regard with great admiration or devotion.
- verb
verb
معنی(verb):
To make an idol of, or to worship as an idol.
معنی(verb):
To adore excessively; to revere immoderately.
example
معنی(example):
بسیاری از طرفداران برای استعداد شگفتانگیز خواننده را ستایش کردند.
مثال:
Many fans idolized the singer for her amazing talent.
معنی(example):
او پدرش را ستایش کرد و میخواست عین او باشد.
مثال:
He idolized his father and wanted to be just like him.
معنی فارسی کلمه idolized
:
ستایش کردن؛ به کسی یا چیزی احترام و محبت زیادی قائل شدن.