معنی فارسی idolise

B1

ستایش کردن؛ به زیاده‌روی به کسی علاقه‌مند بودن و او را بسیار باارزش دانستن.

To admire someone very much, often excessively.

verb
معنی(verb):

To make an idol of, or to worship as an idol.

معنی(verb):

To adore excessively; to revere immoderately.

example
معنی(example):

در کودکی، او نویسندگان مشهور را ستایش می‌کرد.

مثال:

In her childhood, she would idolise famous authors.

معنی(example):

ستایش کردن کسی معمولاً به این معناست که او را بی‌نقص ببینید.

مثال:

To idolise someone often means to see them as perfect.

معنی فارسی کلمه idolise

: معنی idolise به فارسی

ستایش کردن؛ به زیاده‌روی به کسی علاقه‌مند بودن و او را بسیار باارزش دانستن.