معنی فارسی idoneous

B2

مناسب و سازگار با شرایط، به ویژه در زمینه‌های علمی و فنی.

Suitable or appropriate for a particular situation.

example
معنی(example):

این راه حل برای مسئله موجود مناسب بود.

مثال:

The solution was idoneous for the problem at hand.

معنی(example):

عملکردهای مناسب او به تیم کمک کرد تا موفق شود.

مثال:

Her idoneous actions helped the team succeed.

معنی فارسی کلمه idoneous

: معنی idoneous به فارسی

مناسب و سازگار با شرایط، به ویژه در زمینه‌های علمی و فنی.