معنی فارسی iffinesses
B1ابهامها، شرایطی که در آن نتایج یا وظایف به وضوح مشخص نیستند.
Uncertainty or ambiguity present in a situation.
- OTHER
example
معنی(example):
ابهامات وضعیت باعث شد که همه در مورد اقداماتی که باید انجام دهند، نگران شوند.
مثال:
The iffinesses of the situation made everyone unsure about what to do.
معنی(example):
ما باید قبل از گرفتن تصمیم، به ابهامات زیادی که وجود دارد، توجه کنیم.
مثال:
There are many iffinesses that we need to consider before making a decision.
معنی فارسی کلمه iffinesses
:
ابهامها، شرایطی که در آن نتایج یا وظایف به وضوح مشخص نیستند.