معنی فارسی ignavia
B1تنبلی، بیعملی و عدم تمایل به تلاش و کوشش در انجام کارها.
Laziness or a lack of effort in taking action.
- NOUN
example
معنی(example):
تنبلی او مانع از دنبال کردن رویاهایش شد.
مثال:
His ignavia prevented him from pursuing his dreams.
معنی(example):
تنبلی تیم باعث شکست آنها در مسابقه شد.
مثال:
The ignavia of the team led to their failure in the competition.
معنی فارسی کلمه ignavia
:
تنبلی، بیعملی و عدم تمایل به تلاش و کوشش در انجام کارها.