معنی فارسی ignorement

B1

عمل نادیده گرفتن یا بی‌توجهی به افراد یا شرایط.

The act of ignoring someone or something.

example
معنی(example):

نادیده‌گیری او از تلاش‌های او بسیار ناامیدکننده بود.

مثال:

Her ignorement of his efforts was very disheartening.

معنی(example):

نادیده‌گرفتن نیازهای جامعه می‌تواند به نارضایتی منجر شود.

مثال:

The ignorement of the community's needs can lead to discontent.

معنی فارسی کلمه ignorement

: معنی ignorement به فارسی

عمل نادیده گرفتن یا بی‌توجهی به افراد یا شرایط.