معنی فارسی ill treatment
B2بدرفتاری، برخورد نادرست و ناهنجار با فردی.
The act of treating someone badly.
- NOUN
example
معنی(example):
این سازمان علیه بدرفتاری با کودکان مبارزه میکند.
مثال:
The organization fights against ill treatment of children.
معنی(example):
بدرفتاری میتواند به مشکلات عاطفی جدی منجر شود.
مثال:
Ill treatment can lead to serious emotional problems.
معنی فارسی کلمه ill treatment
:
بدرفتاری، برخورد نادرست و ناهنجار با فردی.