معنی فارسی ill-5

B1

حالت ناخوش، بیماری یا ناخوشی که می تواند شامل علائم مختلفی باشد.

Having a disease or illness; unwell.

example
معنی(example):

او حالش بد است و نیاز دارد که به پزشک مراجعه کند.

مثال:

She feels ill and needs to visit the doctor.

معنی(example):

بعد از خوردن چیزی فاسد، او حالش بد شد.

مثال:

After eating something spoiled, he became ill.

معنی فارسی کلمه ill-5

: معنی ill-5 به فارسی

حالت ناخوش، بیماری یا ناخوشی که می تواند شامل علائم مختلفی باشد.