معنی فارسی illaudably
B2به طرز ستودنی، به صورت قابل تحسین یا تمجید.
In a manner that deserves praise or admiration.
- ADVERB
example
معنی(example):
او با بیان مخالف خود در برابر ناعدالتیها به طرز ستودنی عمل کرد.
مثال:
She acted illaudably by speaking out against injustices.
معنی(example):
تصمیم او در مواجهه با انتقاد به طرز ستودنی اتخاذ شد.
مثال:
His decision was made illaudably in the face of criticism.
معنی فارسی کلمه illaudably
:
به طرز ستودنی، به صورت قابل تحسین یا تمجید.