معنی فارسی illaudatory
C2ستایشآمیز، تمجیدکننده، به توصیف یا بیانیهای اطلاق میشود که در آن از کسی تقدیر میشود.
Expressing praise; commendatory.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نویسنده برای کتابش نقدهای بسیار ستودنی دریافت کرد.
مثال:
The author received many illaudatory reviews for her book.
معنی(example):
اظهارات ستودنی او به اعتماد به نفس او کمک کرد.
مثال:
His illaudatory remarks boosted her confidence.
معنی فارسی کلمه illaudatory
:
ستایشآمیز، تمجیدکننده، به توصیف یا بیانیهای اطلاق میشود که در آن از کسی تقدیر میشود.