معنی فارسی illiberalism
C1تمایلاتی که بر پایهی محدود کردن آزادیها و حقوق فردی هستند.
A political philosophy that restricts individual liberties and promotes authoritarian measures.
- NOUN
example
معنی(example):
رشد غیرلیبرالیزم برای بسیاری از دموکراسیها نگرانکننده است.
مثال:
The rise of illiberalism is a concern for many democracies.
معنی(example):
غیرلیبرالیزم میتواند به از دست دادن حقوق مدنی منجر شود.
مثال:
Illiberalism can lead to a loss of civil liberties.
معنی فارسی کلمه illiberalism
:
تمایلاتی که بر پایهی محدود کردن آزادیها و حقوق فردی هستند.