معنی فارسی illocally

B1

به‌طور نامکانی، حالتی که در آن اعمال یا ارتباطات فردی به مکان جغرافیایی آنان وابسته نیست.

In a manner that is not bound or restricted to a particular location.

example
معنی(example):

او به‌طور نامکانی عمل کرد به این معنی که اعمال او نشان‌دهنده مکان جغرافیایی او نبود.

مثال:

She acted illocally, meaning her actions didn't reflect her geographical location.

معنی(example):

در برخی نظریه‌ها، افراد می‌توانند به‌طور نامکانی ارتباط برقرار کنند، صرف‌نظر از اینکه کجا هستند.

مثال:

In some theories, people can communicate illocally regardless of where they are.

معنی فارسی کلمه illocally

: معنی illocally به فارسی

به‌طور نامکانی، حالتی که در آن اعمال یا ارتباطات فردی به مکان جغرافیایی آنان وابسته نیست.