معنی فارسی illuminator
A2نورافکن، وسیلهای که برای تولید نور یا روشنایی استفاده میشود، میتواند در هنر یا فناوری به کار رود.
A device or person that provides light.
- NOUN
example
معنی(example):
نورافکن نوری روشن برای هنرمند فراهم کرد.
مثال:
The illuminator provided bright light for the artist.
معنی(example):
او یک نورافکن است که همچنین در مورد تکنیکهای نورپردازی آموزش میدهد.
مثال:
He is an illuminator who also teaches about lighting techniques.
معنی فارسی کلمه illuminator
:
نورافکن، وسیلهای که برای تولید نور یا روشنایی استفاده میشود، میتواند در هنر یا فناوری به کار رود.