معنی فارسی illustrable
B2قابل تصویرسازی، به معنای اینکه میتوان آن را با تصاویر یا نمودارها توضیح داد.
Capable of being illustrated, meaning it can be explained with images or diagrams.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این مفهوم به سادگی با یک نمودار ساده قابل تصویرسازی است.
مثال:
This concept is easily illustrable with a simple diagram.
معنی(example):
برخی از نظریهها قابل تصویرسازی نیستند و نیاز به تفکر انتزاعی دارند.
مثال:
Certain theories are not illustrable and require abstract thinking.
معنی فارسی کلمه illustrable
:
قابل تصویرسازی، به معنای اینکه میتوان آن را با تصاویر یا نمودارها توضیح داد.