معنی فارسی imaginably

B1

به‌طرز قابل تصور، به یک حالت ذهنی یا سناریو اشاره دارد که می‌توان آن را در نظر گرفت.

In a way that may be imagined or conceived.

example
معنی(example):

این کار به‌طرز قابل تصور برای مبتدیان دشوار بود.

مثال:

The task was imaginably difficult for beginners.

معنی(example):

قابل تصور است که راه‌حل‌هایی وجود داشته باشد که هنوز به آن‌ها فکر نکرده‌ایم.

مثال:

Imaginably, there could be solutions we haven't considered yet.

معنی فارسی کلمه imaginably

: معنی imaginably به فارسی

به‌طرز قابل تصور، به یک حالت ذهنی یا سناریو اشاره دارد که می‌توان آن را در نظر گرفت.