معنی فارسی imaginability

B1

امکان تصور کردن و تصور پذیری، ظرفیت برای تجسم یا فکر کردن درباره چیزهایی که واقعاً وجود ندارند.

The capacity to conceive or imagine possibilities or situations.

example
معنی(example):

امکان تصور آینده محدود به هیچ چیزی نیست.

مثال:

The imaginability of the future is limitless.

معنی(example):

توانایی تصور او به او این امکان را می‌دهد که داستان‌های شگفت‌انگیزی خلق کند.

مثال:

Her imaginability allows her to create incredible stories.

معنی فارسی کلمه imaginability

: معنی imaginability به فارسی

امکان تصور کردن و تصور پذیری، ظرفیت برای تجسم یا فکر کردن درباره چیزهایی که واقعاً وجود ندارند.