معنی فارسی imagilet

B1

تصویر کوچک، نمایی مختصر از چیزی.

A small image or visual representation.

example
معنی(example):

تصویر کوچک دیدگاه منحصر به فردی در مورد نقاشی ارائه داد.

مثال:

The imagilet provided a unique perspective on the painting.

معنی(example):

او یک تصویر کوچک از خاطرات کودکی‌اش را به اشتراک گذاشت.

مثال:

He shared an imagilet of his childhood memories.

معنی فارسی کلمه imagilet

: معنی imagilet به فارسی

تصویر کوچک، نمایی مختصر از چیزی.