معنی فارسی imageries
B1تصاویر، تصورات یا نمایههای بصری خاص.
Vivid and descriptive images created by words.
- NOUN
example
معنی(example):
تصاویر شاعر انگیزههای قوی را القا میکنند.
مثال:
The poet's imageries evoke strong emotions.
معنی(example):
کار او پر از تصاویر زیبای طبیعت بود.
مثال:
Her work was filled with beautiful imageries of nature.
معنی فارسی کلمه imageries
:
تصاویر، تصورات یا نمایههای بصری خاص.