معنی فارسی imaginous
B2دارای تخیل، خلاق و مستعد به تصور و اندیشههای جدید.
Characterized by the ability to imagine; creative-minded.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
افکار خلاق او اغلب به ایدههای نوآورانه منجر میشد.
مثال:
Her imaginous thoughts often led to groundbreaking ideas.
معنی(example):
او با طرز فکر خلاق به مشکلات نزدیک میشد.
مثال:
He approached problems with an imaginous mindset.
معنی فارسی کلمه imaginous
:
دارای تخیل، خلاق و مستعد به تصور و اندیشههای جدید.