معنی فارسی imaginist

B1

کسی که به شیوه‌ی تخیل و تصور در هنر و ادبیات اهمیت می‌دهد.

An advocate or practitioner of imagination as a creative force.

example
معنی(example):

جنبش تخیل‌گر بر هنر نوآورانه تمرکز دارد.

مثال:

The imaginist movement focuses on innovative art.

معنی(example):

به عنوان یک تخیل‌گر، او خلاقیت را در اشکال مختلف کاوش می‌کند.

مثال:

As an imaginist, she explores creativity in several forms.

معنی فارسی کلمه imaginist

: معنی imaginist به فارسی

کسی که به شیوه‌ی تخیل و تصور در هنر و ادبیات اهمیت می‌دهد.