معنی فارسی imbrier

B1

باغبانی که در مهارت طراحی و ترتیب دادن گیاهان تخصص دارد.

A gardener who specializes in the arrangement of plants and landscapes.

example
معنی(example):

امبیر یک باغبان ماهر است که منظرۀ باغ را طراحی می‌کند.

مثال:

The imbrrier is a skilled gardener who composes the landscape.

معنی(example):

بسیاری از امبیرها به خاطر فنون کاشت منحصر به فردشان شناخته شده‌اند.

مثال:

Many imbriers are known for their unique planting techniques.

معنی فارسی کلمه imbrier

: معنی imbrier به فارسی

باغبانی که در مهارت طراحی و ترتیب دادن گیاهان تخصص دارد.