معنی فارسی imbrues

B1

ایمبرو، به معنای به شدت آغشته یا غرق کردن در مایعات یا رنگ‌ها است.

To infuse or saturate something deeply with a substance.

verb
معنی(verb):

To stain (in, with, blood, slaughter, etc.).

example
معنی(example):

هنرمند ک canvas با رنگ‌های زنده غرق می‌کند.

مثال:

The artist imbrues the canvas with vibrant colors.

معنی(example):

آن‌ها در طی فرآیند، پارچه را با رنگ‌های غنی غرق می‌کنند.

مثال:

They imbrue the fabric in rich dyes during the process.

معنی فارسی کلمه imbrues

: معنی imbrues به فارسی

ایمبرو، به معنای به شدت آغشته یا غرق کردن در مایعات یا رنگ‌ها است.