معنی فارسی immanation

B1

قیدمندی، فرایند ظهور یا انتشار چیزی از یک منبع خاص.

The act of emanating or flowing out from a specific source.

example
معنی(example):

قیدمندی به فرآیند خارج شدن از یک منبع اشاره دارد.

مثال:

Immanation refers to the process of emanating from a source.

معنی(example):

قیدمندی نور نشانه‌ای از آغاز آفرینش است.

مثال:

The immanation of light signifies the beginning of creation.

معنی فارسی کلمه immanation

: معنی immanation به فارسی

قیدمندی، فرایند ظهور یا انتشار چیزی از یک منبع خاص.