معنی فارسی immaneness
B1دوام، در فلسفه، به معنای موجود بودن یا نزدیکی به یک چیز به طور اساسی و درونزا است.
The quality of being inherent or existing within something.
- NOUN
example
معنی(example):
دوام در جهان به این معنی است که همه چیز به هم متصل است.
مثال:
The immaneness of the universe suggests that everything is interconnected.
معنی(example):
فیلسوفان اغلب درباره دوام ارزشهای اخلاقی بحث میکنند.
مثال:
Philosophers often debate the immaneness of moral values.
معنی فارسی کلمه immaneness
:
دوام، در فلسفه، به معنای موجود بودن یا نزدیکی به یک چیز به طور اساسی و درونزا است.