معنی فارسی immaturity

B1 /ɪməˈtʃʊɹɪti/

عدم توانایی یا عدم تمایل برای رفتار بالغانه.

The state of being immature, lacking emotional or intellectual maturity.

noun
معنی(noun):

Youth; the condition of being immature or not fully grown

example
معنی(example):

نواقص او در رفتارهایش نشان‌دهنده عدم بلوغ او بود.

مثال:

His immaturity showed in his actions.

معنی(example):

عدم بلوغ گروه منجر به تصمیمات احمقانه شد.

مثال:

The immaturity of the group led to silly decisions.

معنی فارسی کلمه immaturity

: معنی immaturity به فارسی

عدم توانایی یا عدم تمایل برای رفتار بالغانه.