معنی فارسی immediatly

B1

فوراً، بلافاصله، بدون وقفه یا تأخیر.

Without delay; at once.

example
معنی(example):

لطفاً به پیام فوری فوراً پاسخ دهید.

مثال:

Please respond immediatly to the urgent message.

معنی(example):

او فوراً پس از دریافت تماس از جلسه خارج شد.

مثال:

She left the meeting immediatly after receiving the call.

معنی فارسی کلمه immediatly

: معنی immediatly به فارسی

فوراً، بلافاصله، بدون وقفه یا تأخیر.