معنی فارسی immeritorious

B1

کسی که شایستگی یا لیاقت دارد.

Deserving of praise or reward.

example
معنی(example):

رفتار شایسته تیم مورد تحسین قرار گرفت.

مثال:

The immeritorious behavior of the team was praised.

معنی(example):

عملکرد شایسته او در جامعه او را برنده جایزه کرد.

مثال:

Her immeritorious actions in the community won her an award.

معنی فارسی کلمه immeritorious

: معنی immeritorious به فارسی

کسی که شایستگی یا لیاقت دارد.