معنی فارسی immoralized

B1

غیراخلاقی شده، به حالتی اشاره دارد که یک عمل یا رفتار به عنوان غیر اخلاقی شناخته شده است.

Described as having been made immoral.

example
معنی(example):

این اقدامات در رسانه‌ها غیراخلاقی شده و منجر به خشم عمومی شد.

مثال:

The actions were immoralized in the media, leading to public outrage.

معنی(example):

گزارش رفتار فرد را غیراخلاقی کرده و بر شهرت او تأثیر گذاشت.

مثال:

The report immoralized the individual's behavior, affecting their reputation.

معنی فارسی کلمه immoralized

: معنی immoralized به فارسی

غیراخلاقی شده، به حالتی اشاره دارد که یک عمل یا رفتار به عنوان غیر اخلاقی شناخته شده است.