معنی فارسی immorigerous
C1به معنای بیقید و بند، ناشایست و اخلاقی ناکافی است.
Referring to someone who is unrestrained by moral principles.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رفتار بیقید او همه را در مهمانی شگفتزده کرد.
مثال:
His immorigerous behavior shocked everyone at the party.
معنی(example):
عملکردهای بیقید برخی افراد میتواند به عواقب جدی منجر شود.
مثال:
The immorigerous actions of some individuals can lead to serious consequences.
معنی فارسی کلمه immorigerous
:
به معنای بیقید و بند، ناشایست و اخلاقی ناکافی است.