معنی فارسی immortalities
C1جاودانیها، اشیاء یا افرادی که میتوانند تا ابد پا بر جا بمانند.
The state of being immortal; unending existence in various contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
متون باستانی به جاودانیهای مختلفی که در افسانههای مختلف ذکر شدهاند پرداختهاند.
مثال:
The ancient texts discuss different immortalities referenced in various myths.
معنی(example):
فلاسفه مدتها است که در مورد مفهوم جاودانیها و پیامدهای آن بحث کردهاند.
مثال:
Philosophers have long debated the concept of immortalities and their implications.
معنی فارسی کلمه immortalities
:
جاودانیها، اشیاء یا افرادی که میتوانند تا ابد پا بر جا بمانند.