معنی فارسی immovableness
B2عدم تحرک به معنای ویژگی ثابت و غیرقابل جابجایی است.
The state or quality of being unable to be moved.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم تحرک مجسمه تأثیرگذار بود.
مثال:
The immovableness of the statue was impressive.
معنی(example):
عدم تحرک او در باورهایش او را یک رهبر قوی کرد.
مثال:
His immovableness in his beliefs made him a strong leader.
معنی فارسی کلمه immovableness
:
عدم تحرک به معنای ویژگی ثابت و غیرقابل جابجایی است.