معنی فارسی impactionize

B1

تحت تاثیر قرار دادن، فرایندی برای ایجاد یا تسهیل اثر بر روی چیزی.

To create an impact or effect on something, often used in medical or technical contexts.

example
معنی(example):

دندانپزشک نیاز داشت دندان‌های عقل را قبل از استخراج تحت تاثیر قرار دهد.

مثال:

The dentist needed to impactionize the wisdom teeth before removal.

معنی(example):

در برخی موارد، باید قبل از انجام بعضی از روش‌ها تحت تأثیر قرار گیرد.

مثال:

In some cases, one must impactionize before performing certain procedures.

معنی فارسی کلمه impactionize

: معنی impactionize به فارسی

تحت تاثیر قرار دادن، فرایندی برای ایجاد یا تسهیل اثر بر روی چیزی.