معنی فارسی imparadising
B1ایمپاردیس کردن به معنای به وجود آوردن یک فضای بهشتی و سرشار از خوشحالی و آرامش.
The act of creating or fostering an environment of bliss and happiness.
- VERB
example
معنی(example):
هنرمند در حال ایمپاردیس کردن اطرافش با رنگهای زنده است.
مثال:
The artist is imparadising her surroundings with vibrant colors.
معنی(example):
او روز را در حال ایمپاردیس کردن باغ با گیاهان جدید سپری کرد.
مثال:
He spent the day imparadising the garden with new plants.
معنی فارسی کلمه imparadising
:
ایمپاردیس کردن به معنای به وجود آوردن یک فضای بهشتی و سرشار از خوشحالی و آرامش.