معنی فارسی impartable
B1قابل انتقال یا به اشتراکگذاری، به خصوص در مورد دانش یا مهارتها.
Able to be imparted or shared from one person to another.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دانش قابل انتقال است و یادگیری یک تجربه مشترک را ایجاد میکند.
مثال:
Knowledge is impartable, making learning a shared experience.
معنی(example):
مهارتهایی که او آموزش داد به راحتی به دیگران منتقل میشد.
مثال:
The skills he taught were easily impartable to others.
معنی فارسی کلمه impartable
:
قابل انتقال یا به اشتراکگذاری، به خصوص در مورد دانش یا مهارتها.