معنی فارسی impartation
B1عمل انتقال یا به اشتراکگذاری اطلاعات، دانش یا ارزشها.
The act of imparting or sharing information, knowledge, or values.
- NOUN
example
معنی(example):
انتقال ارزشها در تربیت بسیار ضروری است.
مثال:
The impartation of values is essential in upbringing.
معنی(example):
انتقال دانش او بسیاری از دانشآموزان را تشویق کرد.
مثال:
His impartation of knowledge inspired many students.
معنی فارسی کلمه impartation
:
عمل انتقال یا به اشتراکگذاری اطلاعات، دانش یا ارزشها.