معنی فارسی impartibility
B2غیرقابل تفکیک بودن، به معنای عدم امکان تقسیم چیزی به بخشهای کوچکتر است.
The quality of being indivisible or unable to be partitioned.
- NOUN
example
معنی(example):
غیرقابل تفکیک بودن ملک به این معنی است که نمیتوان آن را تقسیم کرد.
مثال:
The impartibility of the property means it can't be divided.
معنی(example):
از نظر قانونی، غیرقابل تفکیک به املاکی اشاره دارد که به صورت کلی هستند و نه تقسیم شده.
مثال:
In legal terms, impartibility refers to properties that are whole rather than divided.
معنی فارسی کلمه impartibility
:
غیرقابل تفکیک بودن، به معنای عدم امکان تقسیم چیزی به بخشهای کوچکتر است.