معنی فارسی impeachability
C1قابلیت استیضاح، ناشی از اتهام به انجام اعمال غیرقانونی یا نادرست.
The quality of being subject to impeachment; the ability to remove a public official from office.
- NOUN
example
معنی(example):
قابلیت استیضاح رئیسجمهور موضوعی برای بحث است.
مثال:
The impeachability of the president is a topic of debate.
معنی(example):
او قابلیت استیضاح مقامات مختلف را مطالعه کرد.
مثال:
She studied the impeachability of various officials.
معنی فارسی کلمه impeachability
:
قابلیت استیضاح، ناشی از اتهام به انجام اعمال غیرقانونی یا نادرست.