معنی فارسی impeachableness
B2قابل استیضاح بودن به معنی وجود شرایطی است که یک مقام میتواند به علت رفتارهایش مورد استیضاح قرار گیرد.
The quality or state of being impeachable; the capacity for a public official's actions to lead to impeachment.
- NOUN
example
معنی(example):
قابل استیضاح بودن این مقام بهطور گستردهای مورد بحث قرار گرفت.
مثال:
The impeachableness of the official was debated extensively.
معنی(example):
مقالات زیادی به قابل استیضاح بودن سیاستمداران پرداختند.
مثال:
Many articles discussed the impeachableness of politicians.
معنی فارسی کلمه impeachableness
:
قابل استیضاح بودن به معنی وجود شرایطی است که یک مقام میتواند به علت رفتارهایش مورد استیضاح قرار گیرد.