معنی فارسی impenitibleness
C1سخت به خاطر عذرخواهی نکردن یا پشیمانی نداشتن.
The quality of being impenitent; inability or unwillingness to feel remorse.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم پشیمانی او توسط همسالانش noted شد.
مثال:
Her impenitibleness was noted by her peers.
معنی(example):
عدم پشیمانی کسانی که در قدرت هستند میتواند به مسائل اجتماعی منجر شود.
مثال:
The impenitibleness of those in power can lead to societal issues.
معنی فارسی کلمه impenitibleness
:
سخت به خاطر عذرخواهی نکردن یا پشیمانی نداشتن.