معنی فارسی impennate

B1

به معنای نداشتن پر، به ویژه در مورد پرندگانی که پرهای پرواز ندارند.

Lacking feathers suitable for flight; unable to fly.

example
معنی(example):

پرنده بدون پر است و نمی‌تواند ارتفاع بزند.

مثال:

The bird was impennate, unable to fly high.

معنی(example):

شرایط بدون پر بودن پرنده آن را آسیب‌پذیر کرد.

مثال:

The impennate condition of the bird made it vulnerable.

معنی فارسی کلمه impennate

: معنی impennate به فارسی

به معنای نداشتن پر، به ویژه در مورد پرندگانی که پرهای پرواز ندارند.