معنی فارسی impennous

B2

به معنای بی‌پر، به ویژه در زمینه پرندگان.

Relating to or having characteristics of being without wings or feathers.

example
معنی(example):

طبیعت بدون پر گروه پرندگان، دانشمندان را جلب کرد.

مثال:

The impennous nature of the bird group fascinated the scientists.

معنی(example):

ویژگی‌های بدون پر در بسیاری از گونه‌های پرندگان نادر است.

مثال:

Impennous traits are rare in many avian species.

معنی فارسی کلمه impennous

: معنی impennous به فارسی

به معنای بی‌پر، به ویژه در زمینه پرندگان.