معنی فارسی imperforated

B1

کاغذ یا ماده‌ای که حفره ندارد.

Something that lacks perforations or holes.

example
معنی(example):

کاغذ بدون حفره برای چاپ ایده ال بود.

مثال:

The imperforated paper was ideal for printing.

معنی(example):

او برگه‌های بدون حفره را برای آثار هنری‌اش ترجیح می‌داد.

مثال:

He preferred imperforated sheets for his artwork.

معنی فارسی کلمه imperforated

: معنی imperforated به فارسی

کاغذ یا ماده‌ای که حفره ندارد.