معنی فارسی impermeably
B1به صورت نفوذ ناپذیر، به طوریکه مایعات یا گازها را وارد یا خارج نکند.
In a manner that prevents the passage of fluids; not allowing penetration.
- ADVERB
example
معنی(example):
ظرف به صورت impermeably بسته شده است تا محتویات تازه بمانند.
مثال:
The container is impermeably sealed to keep contents fresh.
معنی(example):
او رنگ را به صورت impermeably برای محافظت از سطح استفاده کرد.
مثال:
She applied the paint impermeably to protect the surface.
معنی فارسی کلمه impermeably
:
به صورت نفوذ ناپذیر، به طوریکه مایعات یا گازها را وارد یا خارج نکند.