معنی فارسی impersonalize

B1

بی‌طرف کردن، فرآیند حذف عناصر شخصی از یک متن یا موقعیت.

To make something impersonal; to remove personal attributes or emotional connections.

example
معنی(example):

مهم است که در زمان انتقاد، بازخورد خود را بی‌طرف نکنید.

مثال:

It's important not to impersonalize your feedback when giving criticism.

معنی(example):

شما می‌توانید نوشته‌های خود را بی‌طرف کنید تا به مخاطبان وسیع‌تری دسترسی پیدا کنید.

مثال:

You can impersonalize your writing to appeal to a broader audience.

معنی فارسی کلمه impersonalize

: معنی impersonalize به فارسی

بی‌طرف کردن، فرآیند حذف عناصر شخصی از یک متن یا موقعیت.